روزگار ما

اگر احساس میگنجید در شعر بجز خاکستر از دفتر نمیماند.وگر الهام میجوشید باحرف زبان از ناتوانی در نمیماند

روزگار ما

اگر احساس میگنجید در شعر بجز خاکستر از دفتر نمیماند.وگر الهام میجوشید باحرف زبان از ناتوانی در نمیماند

مادر

 

مادرم شمع دلو لونه ی من 

مادرم حور بهشت؛ خونه ی من 

مادرم نور خدا بر دل من 

توکه هستی که شدم خاک رهت 

تو که هستی که شدم فرش رهت 

ای بلندی ای شکوه با عظمت 

مادرم شمع شب شبهای من 

مادرم نور خدا بر دل من 

مادرم هستیه من هستیه من 

نظرات 1 + ارسال نظر
من ودفترم دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1391 ساعت 07:41 ب.ظ

سلام خوب هستین بسیار عالی
شعر مادر رو خیلی قشنگ گفتین
رویدر ما چقدر شاعر داشته وندونستیم
مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییی

مرسی دوست خوبم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد